نقش نماز در سلامت روان
پژوهش حاضر با هدف بررسى رابطه تقیّد به نماز و آرامش روان در دانشآموزان دبیرستانى شهرستان قم انجام شده است.
براى انجام این پژوهش، 604 نفر از دانشآموزان شهرستان قم در مقطع دبیرستان از مناطق چهارگانه قم به طور تصادفى انتخاب شدند.
پس از اجراى دو پرسشنامه (پرسشنامه تقیّد به نماز و پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر) دادههاى بهدست آمده با استفاده از فنون آمارى مربوطه تجزیه و تحلیل شد و نتایج زیر بهدست آمد:
- 1. بین تقید به نماز و سطح اضطراب دانشآموزان، رابطه معنادار وجود دارد و هر قدر تقیّد دانشآموزان به نماز بیشتر باشد، از آرامش روانى بیشترى برخوردار مىشوند.
- 2. تقیّد دانشآموزان دختر به نماز بیشتر از دانشآموزان پسر است.
- 3. رابطه تقیّد به نماز و اضطراب حالت، بیشتر از رابطه تقیّد به نماز و اضطراب صفت است؛ یعنى نقش تقید به نماز در کاهش اضطراب حالت بیشتر است.
کلید واژهها: تقیّد به نماز، آرامش روان، اضطراب حالت، اضطراب صفت.
مقدمه
بىتردید، انسان در حیات اجتماعى خویش از عوامل متعددى تأثیر مىپذیرد و خود نیز در یک تعامل پیوسته با آنها بر محیط پیرامون خویش اثر مىگذارد؛ به گونهاى که در دریاى موّاج محیط، گاهى به تلاطم مىافتد و تحت تأثیر موجهاى سنگین قرار مىگیرد؛ حرکت مىکند و گاهى از حرکت باز مىایستد؛ گاه نظاره مىکند، به عقب برمىگردد یا به جلو مىرود؛ گاهى نگران و ملول است و آرامش قلبى ندارد و به آینده امیدوار نیست. گاهى نیز نورانى و با نشاط است و با اطمینان خاطر، وظایف انسانى خود را انجام مىدهد.
انسانها به طور طبیعى، افزون بر تأثیرپذیرىهاى پیرامونى، از باورها و عملکردهاى خود نیز تأثیر مىپذیرند. در واقع، انگیزههاى درونى، به باورهاى درونى و واکنشهاى افراد وابسته است. از این رو، برخى افراد با انگیزهاى بسیار قوى در حیات بشرى خود فعالیت مىکنند و بعضى، نشاط و شادابى کمترى دارند و بیشتر گرفتار نگرانى هستند.
در میان آموزههاى دینى، عبادت و ذکر خدا از جایگاه ویژهاى برخوردار است و در ایجاد بهداشت روانى و آرامش روانى افراد نقش اساسى دارد؛ چنانکه بعضى از بزرگان فرمودهاند: تا زمانى که سلامت و بهنجارى اعتقادى حاصل نشود، سلامت روانى هم حاصل نمىگردد.2 از نظر روانشناسان، بیشتر بیمارىهاى روانى که از فشارهاى روانى و ناکامىهاى زندگى برمىخیزد، در میان افراد غیرمذهبى دیده مىشود. کارل یونگ3مىگوید: در طول سالها درمان بیمارىهاى روانى، حتى یک بیمار را ندیدم که مشکل اساسىاش نیاز به گرایش دینى در زندگى نباشد. به جرئت مىتوان گفت همه بیماران روانى به این دلیل بیمار شدهاند که از درونمایههاى دینى در زندگى بىبهره بودند و تنها وقتى به طور کامل درمان شدند که به دین و دیدگاههاى دینى بازگشتند.4 افراد مذهبى به هر نسبت که ایمان محکمى داشته باشند، از بیمارى روانى دورتر هستند. از این رو، یکى از پىآمدهاى زندگى در عصر حاضر که برآمده از ضعف ایمان مذهبى است، افزایش بیمارىهاى روانى و عصبى است.
خداوند در قرآن کریم مىفرماید:
الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللّهِ أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.(رعد: 28) آنها که به خدا ایمان آوردهاند، دلهاشان به یاد خدا آرام مىگیرد. آگاه باشید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست.
از جمله آثار یاد خدا آرامش خاطر است و این اثر، در اقامه نماز آشکار است؛ زیرا اقامه نماز، سبب آرامش خاطر و رفع نگرانىها مىشود: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی(طه: 14)؛ نماز را به خاطر یاد من به پا دارید».
پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله مىفرماید:
مثل البیت الّذى یذکر اللّه تعالى فیه و البیت الّذى لایذکر اللّه فیه کمثل الحى و المیّت؛5 مَثَل خانهاى که در آن از خدا یاد مىشود و خانهاى که در آن یادى از خدا به میان نمىآید، مَثَل زنده و مرده است.
یعنى خانه و دلى که خدا در آن یاد مىشود، آباد و آرام است و خانه و دلى که از یاد خدا تهى است، ویران و تاریک است و اندوه و آشفتگى آن را فرا گرفته است.
پژوهشگران مختلفى در سراسر جهان درباره تأثیر مذهب، محیطهاى مذهبى و آداب و رسوم دینى در سلامت روانى افراد، بهداشت روانى جامعه و بهبودى بیماران روانى و مقاوم کردن افراد در برابر رخدادهاى دردناک و ایجاد آرامش پژوهش کردهاند و به دستآوردهاى مهمى رسیدهاند. با وجود اختلاف روشها، محیطها و موضوعهاى مورد بررسى، تقریباً همه این پژوهشها تأیید مىکنند که در محیطهاى مذهبى و جامعههایى که ایمان مذهبى در آنها بیشتر است، میزان اختلالهاى روانى و بهویژه افسردگى به طور محسوسى کمتر از میزان آنها در محیطها و جوامع غیر مذهبى است و افراد مذهبى به طور کلى، در مقایسه با دیگران سلامت روانى بیشترى دارند. در ادامه به برخى از این پژوهشها اشاره مىکنیم:
الف) پالینکاس6 (1982 م.) با بررسى نقش سخنرانىها و موعظههاى مذهبى در کاهشنگرانى چینىهاى مسیحى مهاجر مقیم سان دیه گو، مىگوید مراسم مذهبى براى این افراد نوعى حالت حمایتى ایجاد مىکند؛ زیرا دوستىهاى رهایىبخش و شفا دهنده مرتبط با حالتهاى روحانى، براى آنها سلامتى روانى ایجاد مىکند.
نتایج این پژوهش نشان مىدهد که حضور در مکانها و مراسم مذهبى، به کاهش میزان نگرانىها و احساس تنهایى افراد مىانجامد.
ب) موریس7 (1983 م.) با اجراى آزمون اضطراب و افسردگى در مورد مردان و زنانبیمار، و بررسى تأثیر زیارت اماکن مقدسه بر نگرانىها و افسردگىها، به این نتیجه دست یافت که جوّ مذهبى موجود در این مکانها با ایجاد امیدوارى و تقویت ایمان مذهبى افراد، به کاهش نشانههاى نگرانى و افسردگى در افراد مىانجامد.
ج) هربرت نبسون در پژوهش خود در دانشگاه هاروارد امریکا نشان داد که وقتى مردم دعا مىکنند و نماز مىخوانند، فشار خونشان به گونهاى محسوس کاهش مىیابد، میزان متابولیسم بدن و شمار ضربان قلب و تنفس، بسان واکنشهاى آرامبخش تنظیم و تعدیل مىشود؛ حالتى که در بسیارى از موارد، حتى با قوىترین داروها غیرممکن است.8
د)کونیگ9 (1994 م.) با پژوهش درباره نسبت مذهب با سلامت روانى افراد ثابت کردکه مذهب براى افراد در برابر عوامل زیانآور و تنشزاى محیطى یک سپر دفاعى ایجاد مىکند. وى با بررسى متنهاى مذهبى مسیحى و یهودى اظهار مىدارد حدیثها، باورها و مراسم مذهبى، سلسله گستردهاى از پى آمدهاى مثبت و استحکامبخش روانشناختى در افراد بزرگسال ایجاد مىکند. همچنین کونیک (1998 م.) در یک پژوهش میدانى، نقش مقابلههاى مذهبى و میزان اثرگذارى مسائل عبادى را در یک گروه 455 نفرى از بیماران طبى بررسى کرد. در این پژوهش، 42% افراد تصریح کردند که یک یا چند عامل مذهبى آنان را در مقابله با بیمارى یا به طور کلى در زندگى یارى رسانده است. همچنین 73% گفتند از مذهب و اعمال مذهبى به عنوان یک برنامه مقابلهاى بهره مىگیرند؛ زیرا نقش بسزایى در آرامش روانى آنان دارد.
ه) نتایج پژوهش دیگرى بر روى 250 بیمار در یکى از بیمارستانهاى لندن نشان داد که 79% از آنان از باورهاى مذهبىشان به عنوان روش مقابله استفاده مىکنند (کینگ،101999 م.؛ به نقل از: هاریسون،112001 م.).
و) گارتز و همکارانش (1991 م.) در زمینه سلامت روانى و باورهاى مذهبى، شش مقاله را بررسى کردند و دریافتند که در تمام این بررسىها، میان باورهاى مذهبى و سلامت روانى رابطه مثبتى وجود دارد.
ز) همچنین کیت12 (1992 م.) تأکید دارد که مذهب مىتواند جاىگزینى براى همهمؤلفههاى تأثیرگذار همچون عوامل اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و خانوادگى شود. نیز مذهب مىتواند در رضایت و تعادل و سلامت روانى فرد نقش اساسى داشته باشد (به نقل از: بیانزاده، 1379 ه . ش).
ح) کولکاى13 (1986 م.) تأثیر نماز و دعا را در کاهش نگرانىها بررسى کرد و در اینبررسى، 42% افراد نمونه او، گزارش کردند که نماز نگرانىها را پایین مىآورد.
ط) در پژوهشى که آقاى غفور موسوى و همکارانش (1376 ه . ش) در درمانگاههاى بیمارستان خورشید انجام دادند، دریافتند که شمار افراد بىنماز در میان مبتلایان به افسردگى بیشتر است و درصد بیشترى از مبتلایان، هرگز نماز نمىخواندند.
ی) آقایان ابراهیمى و نصیرى (1375 ه . ش) در پژوهشى با عنوان بررسى رابطه میان عملکرد دین و افسردگى، نشان دادند که نگرشهاى مذهبى و برپادارى نماز هر کدام به گونهاى در حفظ تعادل روانى و استمرار امیدوارى انسانها تأثیرگذارند.
ک) صالحى (1379 ه . ش) در یک بررسى توصیفى ـ تحلیلى که با هدف تعیین نقش نماز در کاهش اختلالهاى روانى بر روى دانشجویان علوم پزشکى هرمزگان انجام داد، به این نتیجه رسید که میزان افسردگى و نگرانى در افرادى که همواره نماز مىخوانند، کمتر از افرادى است که هرگز نماز را به جا نمىآورند.
ل) همچنین آقاى روحى عزیزى (1380ه . ش) در پژوهشى با عنوان تأثیر نماز بر سلامت جسمى ـ روانى، که بر روى 45 دانشجوى دختر و پسر انجام داد، دریافت که بیش از 90% نمازگزاران پس از انجام این فریضه الهى به حالت آرامش مىرسند.
م) سیف (1380 ه . ش) در پژوهشى که روى 180 نفر انجام داد، به این نتیجه رسید که افراد پاىبند به عبادت، همواره نصف افراد غیر پاىبند به عبادت، به افسردگى دچار شدهاند.
ن) آقایان البرزى و سامانى (1380ه . ش) در پژوهشى بر روى 165 نوجوان دختر و پسر 14 تا 19 ساله، نتیجه گرفتند که بین نگرش مذهبى و افسردگى رابطه معنادارى وجود دارد و با افزایش میزان نگرش مذهبى و انجام فریضههاى دینى، میزان افسردگى در نوجوانان کاهش مىیابد. همچنین پژوهشهاى تجربى و میدانى ثابت مىکند که هرچه ارزشهاى دینى و عبادى عمیقتر باشد و هرچه افراد بیشتر به انجام فریضههاى دینى بپردازند، از سلامت و آرامش روانى بیشترى برخوردارند. در این زمینه، دوناهو14(1985 م.) در پژوهشهاى خود به این نتیجه رسید که مذهبیکى از بهترین روشهاى درمانى است و با سلامت روانى افراد رابطه مثبت دارد. ایشان دریافت افرادى که داراى مذهب درونسو هستند، یعنى مذهب در ذات آنها ریشه دارد و در رفتارهایشان نیز مذهبىتر هستند، در مقایسه با افرادى که مذهب برونسو دارند، یعنى مذهب را وسیلهاى براى چیز دیگر مىدانند و یا از نظر مذهبى، سطحى هستند، سلامت روانى بهترى دارند. همچنینزاکرمن15 و همکارانش (1984م.) در پژوهشى، گزارش کردند در افراد سالمندى که نمره کمترى در شاخص مذهبى بودن داشتند، میزان مرگ و میر 42% بود؛ در حالى که این میزان براى سالمندانى که نمره شاخص مذهبى بالایى داشتند، 19% بود. (به نقل از: کونیگ، 1994)
ف) در پژوهش ویلتز و کریدر (1998 م.) که بر روى یک نمونه 1650 نفرى انجام دادند، این نتیجه بهدست آمد که نگرشهاى مذهبى با سلامت روانى رابطه مستقیم دارد؛ یعنى هرچه افراد، مذهبىتر باشند و به ارزشهاى دینى تقیّد بیشترى داشته باشند، سلامت روانى بیشترى دارند و از نظر روانى، نگرانى کمترى احساس مىکنند.
ما نیز در این پژوهش، کوشیدهایم رابطه میان پاىبندى به نماز و سطح اضطراب را در میان دانشآموزان دبیرستانى بررسى کنیم. آیا دقت در انجام اعمال دینى، سبب آرامش روانى بیشترى در نوجوانان مىشود؟ آیا رابطه انجام فریضههاى دینى بهویژه نماز و کاهش اضطراب در دختران و پسران برابر است یا متفاوت؟
بررسى این پرسشها مىتواند به ترویج نماز در جامعه و پاىبندى بیشتر افراد به آن کمک کند.
جامعه آمارى
جامعه آمارى پژوهش حاضر، تمام دانشآموزان دختر و پسر پایه دوم دبیرستانى شهرستان قم هستند که در سال تحصیلى 82 ـ 1381 در حال تحصیل بودهاند.
دلایل انتخاب این جامعه براى پژوهش حاضر، به قرار زیر است:
- 1. در دسترس بودن جامعه مورد پژوهش؛
- 2. پراکندگى قشرهاى جمعیتى در مناطق چهارگانه آموزش و پرورش شهرستان قم و در نتیجه، برخوردار بودن از سطحهاى مختلف فرهنگى ـ اقتصادی؛
- 3. آغاز سن تکلیف افراد و توجه به اجراى فریضه الهى نماز؛
- 4. رسیدن به اندیشههاى انتزاعى و داشتن توانایى پاسخگویى به پرسشهاى چهار گزینهای.
ابزارهاى ارزشیابى
ابزارهاى ارزشیابى که در این پژوهش از آن، بهره بردهایم، عبارتند از:
- 1. مقیاس اضطراب اشپیل برگر (پرسشنامه 40 پرسشى از فرم بلند اضطراب).
- 2. مقیاس نماز خود پژوهشگر.
1. مقیاس اضطراب اشپیل برگر
این پرسشنامه به منظور استفاده مشاوران، روانشناسان بالینى و روانپزشکان تدوین گردیده است. اضطراب آشکار و پنهان را نخست، کتل به عنوان سازههاى سنجشپذیر معرفى کرد و سپس، اشپیل برگر آن را به گونه کاملترى مطرح ساخت.
این پرسشنامه در بیش از 40 پژوهش میانْ فرهنگى استفاده شده است. این آزمون چهل عبارت دارد که ویژگى اضطراب را به دو صورت «حالت» و «صفت» مىسنجد. اجراى آن به صورت فردى و گروهى امکانپذیر است و پاسخ دادن به آن به طور میانگین، نزدیک به 6 دقیقه طول مىکشد. نیمى از عبارتهاى این آزمون در مورد بررسى ویژگىهاى مثبتى مانند: «احساس ایمنى مىکنم» و نیمى دیگر در مورد بررسى ویژگىهاى منفى همچون: «احساس تنش، ترس و آشفتگى مىکنم» است. (هومن، 1377 ه . ش)
اضطراب، حالت یک واکنش هیجانى است که از موقعیتى به موقعیت دیگر تفاوت مىکند. همچنین اضطراب، صفت یک ویژگى شخصیتى است و فراوانى و شدت واکنش هیجانى شخص را نسبت به فشارهاى وارد شده بر او بازتاب مىدهد و از این نظر، میان مردمان تفاوت آشکارى وجود دارد. اضطراب صفت، ویژگى شخص است، نه ویژگى موقعیتى که شخص با آن روبهرو است.
دلبستگى اشپیل برگر16 به این دو نوع اضطراب، سبب شد که نظریه اضطراب حالت ـ صفترا مطرح کند که آن هم به تدوین آزمون اضطراب حالت ـ صفت انجامید. 17(STAI)
این پرسشنامه دو نمره به دست مىدهد؛ یک نمره براى اضطراب صفت و یک نمره براى اضطراب حالت. [مقیاس سنجش اضطراب صفت، داراى 20 ماده و مقیاس سنجش اضطراب حالت نیز داراى 20 ماده دیگر است. آزمودنى باید احساس خود را با یک مقیاس 4 درجهاى بیان کند.]
2. پرسشنامه میزان پاىبندى به نماز
این آزمون را که آزمون پاىبندى به نماز نام دارد، خود پژوهشگر ساخته است و بیست پرسش دارد که هر کدام به جنبه خاصى از جنبههاى نماز و توجه به آن پرداخته است. در مقابل هر پرسش، پنج گزینه وجود دارد که افراد مورد آزمون، باید یک گزینه را علامت بزنند. گزینههاى هر پرسش عبارتند از (بسیار کم، کم، متوسط، زیاد، بسیار زیاد). همچنین براى هر گزینه، یک نمره در نظر گرفته شده است؛ براى مثال، براى گزینه بسیار کم، نمره یک و براى گزینه کم، نمره 2 و...، در نظر گرفتهایم.
اعتبار پرسشنامه نماز
اعتبار و روایى آزمون با اجراى آن بر روى 608 دانشآموز سنجیده شده است؛ به گونهاى که به کمک ضریب آلفا کرونباخ، میزان هماهنگى درونى یا اعتبار این آزمون، 93/0 بهدست آمده و هیچ پرسشى نیز حذف نگردیده است.
چگونگى نمرهگذارى آزمون پاىبندى به نماز
در این آزمون براى هر کدام از 5 گزینه هر پرسش، یک نمره در نظر گرفتهایم که پس از اجراى آزمون بر روى دانشآموزان، جمع نمره هر فرد بدون اینکه تغییر مقیاسى در پرسشها داده شود، نمره کل میزان پاىبندى فرد را به نماز نشان مىدهد؛ به گونهاى که هرچه جمع نمرههاى آزمودنىها بیشتر مشاهده شود، نشان مىدهد که میزان پاىبندى او به نماز بیشتر است و نماز را با حضور قلب و توجه بیشترى ادا مىکند.
روش تحلیل دادهها
متغیرهاى موجود در پژوهش حاضر، عبارتند از: پاىبندى به نماز (به عنوان متغیر پیشبین) و سطح اضطراب (به عنوان متغیر ملاک).
این پژوهش، از نوع پژوهشهاى همبستگى است؛ زیرا در مورد چند متغیر در یک گروه آزمودنى، بدون آنکه هیچ کدام از متغیرها دستکارى شود، اطلاعاتى بهدست مىآید.
براى بررسى پرسشهاى پژوهش و تجزیه و تحلیل دادههاى بهدست آمده، از روش آمارى همبستگى پیرسون (با استفاده از برنامه نرمافزارى SPSS) بهره بردهایم.
این روش آمارى، چنین است که نخست از رابطه زیر، همبستگى دو متغیر محاسبه مىشود، آنگاه به کمک تبدیل و درجه آزادىو سطح درباره رابطه بهدست آمده داورى شده است.
در موردى که به تحلیل صفات مورد سنجش در دو گروه پرداخته شده است و کوشیدهایم رابطه میان میزان پاىبندى به نماز و دچار شدن به اضطراب را در دو گروه دختران و پسران با هم مقایسه کنیم، پژوهش از نوع پس رویدادى (علّى مقایسهای) است. در این مورد، براى تفاوت میان میانگینها از رابطه زیر استفاده شده است.
در این صورت، با توجه به درجه آزادى و سطح خطاى 5 درصد، درباره معنادار بودن تفاوت میان میانگینها داورى شده است.
پرسش اصلى آزمون این است که «آیا میان میزان پاىبندى به نماز و دچار شدن به اضطراب حالت و صفت در دانشآموزان سال دوم دبیرستانى شهرستان قم رابطه معکوس وجود دارد؟» در پاسخ به این پرسش، نتیجههاى بهدست آمده از آزمون همبستگى این پرسش آمارى که آیا «همبستگى میان نمرههاى میزان پاىبندى به نماز و دچار شدن به اضطراب حالت، صفت با صفر تفاوت معنادارى دارد؟» در جدول زیر ارائه شده است.
ویژگىآمارى | ||||||
میانگین | انحراف استاندارد | تعداد | سطح معنادارى | همبستگى | ||
شاخصها | نماز | 70/74 | 08/14 | 608 | 776/0 | 681/0- |
اضطراب حالت | 42/43 | 46/15 | 608 | 151/0 | 681/0- | |
اضطراب صفت | 38/46 | 56/13 | 608 | 16/0 | 586/0- |
جدول (1) مقایسه میانگین و انحراف استاندارد نمرههاى پرسشنامه نماز و اضطراب حالت و صفت دانشآموزان دختر و پسر
با توجه به جدول شماره (1)، بین میانگین نمرههاى پاىبندى به نماز و اضطراب حالت و صفت تفاوت وجود دارد و میانگین نمرههاى پاىبندى به نماز و اضطراب حالت و صفت، به ترتیب 70/74، 42/43 و 38/46 است؛ در حالى که انحراف استاندارد این متغیرها به ترتیب 08/14، 46/15 و 56/13 است.
تحلیل آمارى با استفاده از آزمون t، این نتیجه را مىدهد که میزان همبستگى بین نمرههاى پاىبندى به نماز و اضطراب حالت، برابر 681/0- و میزان همبستگى نمرههاى پاىبندى به نماز و اضطراب صفت، 586/0- است که داراى سطح معنادارى 0001/0 براى یک آزمون دوسویه است. بنابراین، فرضیه صفر، مبنى بر نبود همبستگى معنادار رد مىشود و فرضیه مخالف که همان همبستگى معنادار میان پاىبندى به نماز و اضطراب حالت و صفت است تأیید مىگردد.
از جمله پرسشهاى فرعى این پژوهش، موارد زیر بود که پاسخ داده شده است:
- 1. آیا سطح پاىبندى به نماز در دانشآموزان دختر و پسر یکسان است؟
- 2. آیا سطح اضطراب حالت دانشآموزان دختر و پسر یکسان است؟
- 3. آیا سطح اضطراب صفت در دانشآموزان دختر و پسر یکسان است؟
نتیجههاى به دست آمده از اجراى آزمونها و تجزیه و تحلیل پاسخهاى افراد، به دو بخش جداگانه یعنى اضطراب حالت و صفت در دو گروه دختران و پسران، به همراه نمره میزان پاىبندى به نماز آنها در جدول زیر ارائه شده است:
شاخصها | جنسیت | تعداد | میانگین | انحرافاستاندارد | سطحمعنادارى | مقدارt |
نماز | دختر | 306 | 54/74 | 40/16 | 776/0 | 284/0 |
پسر | 302 | 86/74 | 28/11 | |||
حالت | دختر | 306 | 31/44 | 72/15 | 151/0 | 436/1 |
پسر | 302 | 51/42 | 17/15 | |||
صفت | دختر | 306 | 69/47 | 46/13 | 16/0 | 415/2 |
پسر | 302 | 04/45 | 54/13 |
جدول (2) مقایسه اضطراب حالت و صفت دانشآموزان دختر و پسر و مقایسه میزان پاىبندى آنان به نماز
همانگونه که در جدول مشاهده مىشود، تنها در اضطراب صفت، میان دختران و پسران دانشآموز تفاوت معنادار است و اضطراب صفت دختران بیشتر از پسران است؛ به گونهاى که میانگین اضطراب صفت در دختران 6961/47 و انحراف استاندارد 46894/13 بوده است؛ در حالى که میانگین نمرههاى اضطراب صفت در پسران 0497/45 و انحراف استاندارد 45705/13 است.
در این جدول، میزان معنادارى شاخصt میان نمرههاى اضطراب صفت دختران و اضطراب صفت در پسران دانشآموز، 016/0 است که در سطح معنادارى براى یک آزمون دوسویه معنادار است. نتیجه آنکه تفاوت معنادارى در اضطراب صفت دانشآموزان دختر و اضطراب صفت دانشآموزان پسر وجود دارد. در این جدول، میان پاىبندى به نماز دختران دانشآموز و پسران، تفاوت معنادارى مشاهده نمىشود. نیز، میان اضطراب حالت دانشآموزان دختر و پسر، تفاوت معنادارى وجود ندارد.
از نتیجههاى فرعى دیگر پژوهش حاضر این است که میان نمرههاى پاىبندى به نماز دانشآموزان دختر سال دوم و اضطراب صفت و حالت آنان، تفاوت معنادار هست؛ یعنى هرچه نمرههاى پاىبندى به نماز در آنان افزایش مىیابد، نمرههاى اضطراب آنان نیز کاهش مىیابد. نتیجه این مقایسه، در جدول زیر بیان شده است.
ویژگىآمارى | |||||
میانگین | انحراف استاندارد | تعداد | همبستگى | ||
شاخصها | نماز | 45/74 | 40/16 | 306 | |
اضطراب حالت | 69/47 | 46/13 | 306 | 678/0- | |
اضطراب صفت | 31/44 | 72/15 | 306 | 517/0- |
جدول (3) شاخصهاى توصیفى و آزمون رابطه نمرههاى پرسشنامه پاىبندى به نماز اضطراب حالت وصفت در دختران دانشآموز
در این جدول، شاخصهاى توصیفى متغیّرهاى مورد پژوهش ارائه شده است و نشان مىدهد که میانگین نمرههاى اضطراب حالت، صفت، میزان پاىبندى به نماز در دانشآموزان دختر به ترتیب 3170/44، 6961/47 و 5425/74 است؛ در حالى که نمره انحراف استاندارد، به ترتیب 72262/15، 46894/13 و 40311/16 بوده است.
همانگونه که مشاهده مىشود در این جدول، میزان همبستگى بین نمرههاى پاىبندى به نماز و اضطراب حالت، صفت دختران، به ترتیب 678/- و 517/- بهدست آمده که داراى سطح معنادارى 0001/0براى یک آزمون دوسویه است. بنابراین، فرضیه صفر، مبنى بر نبود همبستگى معنادار رد مىشود و فرضیه مخالفت تأیید مىگردد.
در جدول شماره (4) نیز بین نمرههاى پاىبندى به نماز دانشآموزان پسر و اضطراب حالت، صفت آنان مقایسهاى انجام شده است که در این جدول مشاهده مىشود.
ویژگىآمارى | |||||
میانگین | انحراف استاندارد | تعداد | همبستگى | ||
شاخصها | نماز | 86/74 | 28/11 | 302 | |
اضطراب حالت | 51/42 | 17/15 | 302 | 711/0 | |
اضطراب صفت | 04/45 | 54/13 | 302 | 716/0- |
جدول (4) شاخصهاى توصیفى و آزمون رابطه نمرههاى پرسشنامه پاىبندى به نماز و اضطراب حالت و صفت در پسران دانشآموز
بر اساس این جدول، شاخصهاى توصیفى متغیرهاى مورد پژوهش ارائه شده است و نشان مىدهد که میانگین نمرههاى اضطراب حالت، صفت و میزان پاىبندى به نماز در دانشآموزان پسر به ترتیب 5166/42، 0497/45 و 8675/74 است؛ در حالى که نمره انحراف استاندارد، به ترتیب 17379/15، 54705/13 و 28618/11 بهدست آمده است.
نتیجه تحلیل آمارى با استفاده از آزمونt، نشان مىدهد که میزان همبستگى بین نمرههاى پاىبندى به نماز و اضطراب حالت، صفت در پسران به ترتیب 711/- و 716/- است که داراى سطح معنادارى 0001/ براى یک آزمون دوسویه است.
بنابراین، مىتوان نتیجه گرفت که فرضیه صفر مبنى بر نبود همبستگى معنادار رد مىشود و فرضیه مخالف که وجود رابطه میان دو متغیر را نشان مىدهد تأیید مىگردد.
نتیجهگیرى
در پژوهش حاضر، دادههاى بهدست آمده از اجراى پرسشنامه سنجش میزان اضطراب اشپیل برگر و پرسشنامه سنجش میزان پاىبندى به نماز با استفاده از نرمافزار مشهور SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در روشهاى آمارى مورد استفاده براى تجزیه و تحلیل دادهها، افزون بر ارائه شاخصهاى توصیفى از روش آلفاکرونباخ و ضریب همبستگى پیرسون بهره برده شد.
خلاصه نتیجههاى بهدست آمده در مورد آزمون پرسشهاى پژوهش، چنین است:
- 1. بین میزان پاىبندى به نماز و میزان اضطراب، رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنى هرچه میزان پاىبندى به نماز را در افراد، بیشتر ملاحظه مىکنیم، میزان اضطراب حالت و صفت آنها کمتر مىشود؛
- 2. دختران و پسران دانشآموز از نظر سطح پاىبندى به نماز یکسان هستند؛
- 3. دختران و پسران دانشآموز از نظر میزان اضطراب حالت یکسانند؛
- 4. تفاوت معنادارى میان دختران و پسران دانشآموز از نظر اضطراب صفت وجود دارد.
نقد و بررسى
اینگونه پژوهشها، نشان مىدهد که وقتى فرد با خداوند متعال ارتباط معنوى دارد و با یاد او در عبادت مأنوس است، آرامش بالایى دارد و نگرانىها و تشویشها را به وسیله ارتباط با خدا تعدیل مىکند و به سبب پیوند با آن اقیانوس بىکرانه رحمت و عظمت، به اطمینان و آسایش مىرسد.
پیوند با جان جانان و خالق زمین و آسمان و انیس وحشتزدگان که سرچشمه هرگونه کمال است، زمینهساز هر خیر و رحمت و علت تمام شادکامىها و سعادتمندىها است. این نتیجه، بدان سبب است که انسان بهطور فطرى خواهان سعادت است و اساساً وجود همین انگیزه فطرى در درون انسان است که سبب مىشود او درصدد تکامل برآید.
اما پرسش این است که راه رسیدن به سعادت چیست و انسان چگونه مىتواند سعادت خویش را از شقاوت بازشناسد؟ او خواهان سعادت و لذت پایدار است، ولى راه رسیدن به آن را به درستى نمىداند. در بینش الهى و از منظر قرآن، یاد خداوند از آن رو که تأمین کننده سعادت انسان است، به اطمینان و آرامش دل مىانجامد. عکس این معنا نیز درباره ترک ذکر الهى صادق است. از آن رو که ترک یاد خداوند، زمینهساز شقاوت و بریده شدن از اصل خویش مىشود و به از دست دادن سعادت مىانجامد، تشویش خاطر، ناراحتى و اضطراب فرد را در پى مىآورد.
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً. (طه: 124) و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگى دشوارى خواهد داشت.
کسى که اهمیت ذکر خداوند را بشناسد، به خوبى درمىیابد که روىگردانى از یاد خداوند، خسارت بزرگى است. اگر این حقیقت را درک کنیم که حیات دل انسان به ذکر خدا است، درمىیابیم کسى که از یاد خداوند روى گرداند، از حیات قلب محروم مىماند. افسردگى دل و آتش حرمان از حیات معنوى دل، هر لحظه او را مىآزارد و حسرتى جانکاه بر دلش مىنشاند. امام سجاد علیهالسلام در دعاى ابوحمزه ثمالى مىفرماید:
مَولاى بِذکرِکَ عاش قَلْبى وَ بِمُناجاتِکَ بَرَّدْتُ أَلَمَ الخَوْفَ عَنِّى
اى مولاى من، با یاد تو دلم زنده است و با مناجات تو، درد ترس (فراق) را از خود فرو مىنشانم.
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نیز فرموده است:
یقول اللّه عزوجل اِذَا کَانَ الغَالبُ عَلَى العَبدِ اَلاشتغالَ بِى جَعَلْتُ بُغْیَتَهُ وَ لَذَّتهُ فى ذِکْرى فَاِذَا جَعَلْتُ وَ لَذَّتَهُ فِى ذِکْرِى عَشَقَنى و عَشَقتُه فَاذا عَشَقَنى و عَشَقتُهُ رَفَعْتُ الْحِجابَ فِیما بَیْنِى وَ بَیْنَهُ.18
خداوند فرمود: زمانى که دلمشغولى و توجه بنده به من باشد، لذتش را در یاد و ذکرم قرار مىدهم (و محبتم را در دل او مىافکنم) و وقتى لذتش در یاد من شد، عاشقم مىشود و من نیز عاشق او مىگردم و در آن هنگام که عشق دوسویه حاصل شد، حجاب میان خود و او را برمىدارم.
از این گونه روایتها برمىآید که «عشق به خدا» مرتبهاى بالاتر از محبت به خدا و بیانگر نوعى پیوند ژرف عاطفى با خداست. در این مرحله، رابطه دوستانه با خداوند چنان برقرار مىشود که فرد نمىتواند لحظهاى دورى از خداوند را تحمل کند، و به سبب عشق به خدا، به آثار و تجلىهاى او نیز عشق مىورزد که:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست *** عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
از این رو، لحظهاى از عبادت او غافل نیست و هر لحظه، دلش را با زلال رحمت الهى شستوشو مىدهد و با یاد او آرامش مىیابد و به زندگى خود معنا مىبخشد.
یکى از دانشمندان اسلامى مىگوید:
«با ذکر، همه ترسها از میان برمىخیزد و همه ناراحتىها از آدمى سترده مىشود. آنگاه که فرد به یاد خدا مىافتد، قلبش با طمأنینه، آباد مىشود و از خشنودى الهى سرشار مىگردد؛ قلبى که پیشتر از ترس و یأس آکنده بود. لطف و توجه پروردگار، قلب ذاکر را زیر سایه خود قرار مىدهد و انسان، به این یقین مىرسد که رهیدن از ناراحتىهاى درونى، آسان و هموار است و مىتوان وسوسههاى شیطانى را در هم کوبید و گمانهاى باطل را از خود دور ساخت. چنین فردى، همواره با خداست و از هیچ امرى بیم ندارد و به هیچ عارضهاى روانى دچار نمىگردد. این حالت، به خاطر ثباتى که خداوند در دل او ایجاد مىکند، به هم مىرسد».19
پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله در روایتى مىفرماید: «ذکر اللّه شفاء القلوب؛ یاد خدا شفاى دلهاست».20
همچنین در بخشى از مناجات ذاکرین مىخوانیم:
الهى بِک هامت القلوب الوالهة و على معرفتک جمعت العقول المتباینه؛ فلاتطمئن القلوب الا بذکرک. اى خداى من! دلهاى واله و حیران، پابست عشق و محبت توست و همه خردها بر شناخت تو همرأیند که دلهاى بندگان جز به یاد تو آرامش نیابد.
فهرست منابع
الف) فارسى
- 1. قرآن کریم، (ترجمه: مکارم شیرازی).
- 2. ابراهیمى، امرالله و حمید نصیرى، (1376 ه . ش)، «بررسى رابطه میزان افسردگى سالمندان مقیم خانه سالمندان، با نگرش و عملکردهاى دینى آنها»، چکیده مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشى دانشگاه علوم پزشکى و خدمات بهداشتى درمانى ایران، 1380 ه .ش.
- 3. البرزى، محبوبه و حسن سامانى، «بررسى رابطه اعتقادات مذهبى با افسردگى، اضطراب و فشار روانى در نوجوانان»، خلاصه مقالات اولین همایش بینالمللى نقش دین در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشى دانشگاه علوم پزشکى و خدمات بهداشتى درمانى ایران، 1380 ه . ش.
- 4. طبرسى، رضىالدین حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، انتشارات الشریف الرضى، 1371 ه .ش.
- 5. روحى عزیزى، مهتاب و مریم روحى عزیزى، «تأثیر نماز به عنوان یکى از ارکان دین مبین اسلام بر سلامت جسمى ـ روانى نسل جوان»، خلاصه مقالات اولین همایش بینالمللى نقش دین در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشى دانشگاه علوم پزشکى و خدمات بهداشتى درمانى ایران، 1380 ه . ش.
- 6. محمدى رىشهرى، محمد، میزان الحکمة، قم، دارالحدیث، 1362 ه . ش.
- 7. سید رضى، محمد بن الحسین، نهجالبلاغه، (ترجمه: جعفر شهیدی)، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1372 ه . ش.
- 8. سیف، سوسن، مذهب و بهداشت بشرى، خلاصه مقالات اولین همایش بینالمللى نقش دین در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشى دانشگاه علوم پزشکى و خدمات بهداشتى درمانى ایران، 1380 ه . ش.
- 9. پناهى، علىاحمد، آرامش در پرتو نیایش، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1384 ه . ش.
- 10. غزالى، محمد بن محمد، مکاشفة القلوب، بیروت، دارالقلم، [بىتا].
- 11. دلاور، على، روشهاى تحقیق در روانشناسى و علوم تربیتى، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، 1373 ه . ش.
- 12. مطهرى، مرتضى، فلسفه اخلاق، تهران، صدرا، 1374 ه . ش.
- 13. ستاد اقامه نماز، نیایش: کتاب پژوهشى مطالعاتى نماز، شماره 10 و 11، تهران، انتشارات ستاد اقامه نماز، 1381 ه . ش.
- 14. عزیزى تهرانى، علىاصغر، حضور قلب در نماز، قم، انتشارات اسلامى حوزه علمیه قم، 1375 ه . ش.
- 15. مصباح یزدى، محمدتقى، به سوى او، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینى قدسسره، 1382 ه . ش.
- 16. شریعتى، على، تاریخ تمدن، تهران، دفتر تنظیم آثار شریعتى، 1359 ه . ش.
- 17. صالحى، لیلا، «بررسى ارتباط بین برپادارى نماز و سلامت روان»،مجله نیایش، شماره 5، تهران، ستاد اقامه نماز 1380 ه . ش.
منابع لاتین
- 1. American Psychiatric Association"A.P.A".Desk Reference to the DiagnosticCriteria from DSM-IVTM (1994), America:Washington, DC.
- 2. Atkinson, R.L. Atkinson, R.C. and Hilgard. E.R .Introduction to Psychology (9th. ed) (1983), Florida; Harcourt Brace Jovanovich,Publishers.
- 3. Beck, A.T.& Emery,G. Whit Greenberg, R.L .Anxiety disorders and phobias: Acognitive perspective (1985), New York; Basic Books.
- 4.Bootzin, R.R., Acocella, J.R. and Alloy, L.B .Differentiating Anxiety and Depression (1988), J. Abnorm, Psychology, 96,119-183.
- 5. Bootzin, R.R. and Max, D . Abnormal Psychology Current Perspectives, (6th. ed.) (1980) America; McGraw _ Hill PublishingCompany.
- 6. Coleman, J.C. Butcher, J.N. & Carson, R.C .Abnormal Psychology & modernlife (7th. ed), (1984) Glenview; Scott, Foresman.
- 7. Corsini, R.J . Concise Encyclopedia of psychology, (1987) Canada;John Willey & Sons.
- 8. Duke, M. and Nowicki, S.J. , Abnormal Psychology perspectives on BeingDifferent(1979) California; Wadsworth publishing company, Inc.
- 9. Koenig, H.G. (1994). The Relationship Between Judeo Christian Religionand Mental Health Among Middle - aged and Older Adults,Durham, NC, U.S.A.; Advances, Fall; Vol 9(4): 33-39.
- 10. koenig, H.G. (1998) Religious Attitudes and Practices of Hospitalized Medically Ill Older Adults. International journal ofGeriatric Psychiatry. 13(4) p213 - 224.
- 11. Kwilecki, S.(1986). Religious orientaion and personality: Acase Study. Review ofreligiousResearch, 28, 16-28.
- 12. Morris, P.A. (1983). The Effect of Pilgrimage on Anxiety, Depression and Religious Attitude. England;Psygholigical-Medicine. may; vol 12(2): 291-294.
- Being Different, California; Wadsworth Publishing Company, Inc.
- 13. Elis, A. (1984). Resason and Emotion in Psychotherapy, NewYork;Lyle sturt.
- 14. Gotlib, I.H. and Hammen, C.L. (1997). Psychological Aspects of Depression Towards a Cognitive Interpersonal Integration,England: John Wiley and Sons Ltd.
- 15. Koenig, H.G. (1994). The Relationship Between Judeo Christian Religion and Mental Health Among Middle-aged and Older Adults,Durham, NC,U.S.A.; Advances, Fall; vol 9(4): 33 - 39.
- 16. Morris, P.A. (1983). The effect of pilgrimage on anxiety, depression andreligious attitude.England; Psygholigical - Medicine. May; vol 12(2):291 _ 294.
- 17. Palinkas, L.A.(1982). Ethnicity, identity and mental health: The use of rhetoric in animmigrant chinese church, san Diego;Journal - of - Psychoanalytic-Anthropology. sum; vol 5(3); 235 - 258.
- 18. park, C., Cohen, L, H, & Herbl (1990). Intrinsic Religiousness and Religious Coping as Life Stress Moderators for Catholics.
- 19. Larson, D.B., Sherrill, K.A., etal. (1992). Associations between Dimensions of religious commitment and mental health.American Journal of Psychiatry, 149. 557-9.
- 20. Maton, K.I. (1989).The Stress - buffering role of Spirtual Support: Cross-Sectional and prospective investigations. Journal of the Scientific study ofRligion, 28, 310 - 323.
- 21. Bootzin, R.R. and Max, D. (1980). Handbook on Stress and Anxiety ,San Francisco; Jossey and Bass.
پىنوشتها
1 دانشآموخته حوزه علمیه و کارشناس ارشد روانشناسى بالینی.
2. مرتضى مطهرى، فلسفه اخلاق، ص 34.
3. Carl Jung.
4. علىاحمد پناهى، آرامش در پرتو نیایش، ص 159.
5. حسن بن فضل طبرسى، مکارم الاخلاق، ص 311.
6. Palinkas, L.A.
7. Morris P.A.
8. ستاد اقامه نماز، نیایش، ص 189.
9. Koenig. H.G.
10. King.
11. Harrison.
12. Keith, G.
13. Kwilecki, s.
14. Donahue. M.j.
15. Zuckerman.
16. Speil Berger
17. State - Trait Anxiety Inventory.
18. محمد محمدى رىشهرى، میزان الحکمه، ج 6، ص 331.
19. محمد بن محمد غزالى، مکاشفة القلوب، ص 145.
20. میزان الحکمه، ج 3، ص 419.