.

.

آشنایی هر چه بیشتر با نماز و پیامد های آن -وبلاگ برگزیده کشوری در سال 1392

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۵۰ مطلب با موضوع «پرسش و پاسخ» ثبت شده است

عالم برزخ چه عالمى است؟ و کجا است؟ و دلیل بر اثبات چنین عالمى که در میان دنیا و عالم آخرت قرار دارد چیست؟

آیا برزخ براى همه است یا براى گروه معینى؟

و بالاخره وضع حال مؤمنان و صالحان ونیز کافران و بدکاران در آنجا چگونه است؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۶ ، ۱۲:۰۲
سعید صفاری

آنها که ترازوهاى آن جهان را همچون ترازوهاى این دنیا پنداشته اند مجبور شده اند که براى اعمال انسانها در آنجا نوعى سنگینى و وزن قائل شوند، تا قابل توزین با آن ترازوها باشد.

ولى قرائن نشان مى دهد که منظور از «میزان» وسیله سنجش به معنى عام آن است، زیرا مى دانیم هر چیزى وسیله سنجش مناسب خود دارد، وسیله سنجش حرارت را «میزان الحراره» یا دما سنجش مى گویند، و وسیله هوا را «میزان الهواء» یا «هواسنج».

بنابراین منظور از میزانهاى سنجش اعمال کسانى هستند که اعمال نیکان و بدان را با اعمال آنها مى سنجند، چنانکه مرحوم علامه مجلسى از شیخ مفید نقل مى کند که در روایت آمده: إنّ اَمیرَ الْمؤمِنینَ وَ الأئمّةَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ (علیه السلام) هُم الْمَوازینُ «امیرمؤمنان و امامان از فرزندان او (علیه السلام)میزانهاى عدل قیامتند»(1).

در «اصول کافى و معانى الاخبار» نیز از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که شخصى از معنى آیه و نضع الموازین القسط لیوم القیامة «ما ترازوهاى عدل را در روز قیامت نصب مى کنیم» سؤال کرد، فرمود: هُمُ الانْبِیاءُ وَ الاوْصِیاءُ (علیه السلام) میزانهاى سنجش همان «پیامبران و جانشینان آنها هستند»!(2).

در یکى از زیارات مطلقه امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: اَلسَّلامُ عَلَى مِیزَانِ الأعْمالِ: «سلام بر میزان سنجش اعمال»!(3).

در واقع این شخصیتهاى بزرگ و نمونه، مقیاسهاى سنجش اعمالند، و اعمال هر کس به آن اندازه اى که به آنها شباهت دارد «وزین» است، و آنچه به آنها شباهت ندارد بىوزن یا کم وزن است، حتى در این جهان نیز اولیاء الله نیز مقیاس سنجشند ولى در جهان دیگر این مسأله به مرحله ظهور و بروز مى رسد.(4)

 

 


1 ـ مرحوم محدث قمى در «مفاتیح الجنان» این زیارت را به عنوان زیارت اول از زیارت مطلقه آورده است.

2 ـ تفسیر پیام قرآن 6/159

3 ـ بحار الانوار جلد 7 صفحه 252.

4 ـ تفسیر برهان جلد 3 صفحه 61 ـ و اصول کافى جلد 1 صفحه 419 نظیر این حدیث در تفاسیر دیگر آمده است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۱۲
سعید صفاری

در سوره نساء آیه 34 مى خوانیم «واللّاتى تخافون نشوزهنّ فعظوهنّ واهجروهن فى المضاجع و اضربوهنّ» یعنى (آن دسته از زنان را که از طغیان و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهید و (اگر مؤثر واقع نشد) در بستر از آنها دورى نمائید و (اگر آنهم مؤثر نشد و هیچ راهى براى وادار کردن آنها به انجام وظائفشان جز شدّت عمل نبود) آنها را تنبیه کنید)

در اینجا این سؤال مطرح مى شود که اسلام چگونه تنبیه بدنى زن را مجاز مى داند؟

 

 جواب این ایراد با توجه به معنى آیه و روایاتى که در بیان آن وارد شده و توضیح آن در کتب فقهى آمده است و همچنین با توضیحاتى که روانشناسان امروز مى دهند چندان پیچیده نیست زیرا:

اولا آیه، مسئله تنبیه بدنى را در مورد افراد وظیفه نشناسى مجاز شمرده که هیچ وسیله دیگرى درباره آنان مفید واقع نشود، و اتفاقاً این موضوع تازه اى نیست که منحصر به اسلام باشد، در تمام قوانین دنیا هنگامى که طرق مسالمت آمیز براى وادار کردن افراد به انجام وظیفه، مؤثر واقع نشود، متوسل به خشونت مى شوند، نه تنها از طریق ضرب بلکه گاهى در موارد خاصى مجازات هائى شدیدتر از آن نیز قائل مى شوند که تا سر حد اعدام پیش مى رود.

ثانیاً «تنبیه بدنى» در اینجا ـ همانطور که در کتب فقهى نیز آمده است ـ باید ملایم و خفیف باشد بطورى که نه موجب شکستگى و نه مجروح شدن گردد و نه باعث کبودى بدن.

ثالثاً روانکاوان امروز معتقدند که جمعى از زنان داراى حالتى بنام «مازوشیسم» (آزار طلبى) هستند و گاه که این حالت در آنها تشدید مى شود تنها راه آرامش آنان تنبیه مختصر بدنى است، و بنابراین ممکن است ناظر به چنین افرادى باشد که تنبیه خفیف بدنى در مورد آنان جنبه آرام بخشى دارد و یک نوع درمان روانى است.

مسلم است که اگر یکى از این مراحل مؤثر واقع شود و زن به انجام وظیفه خود اقدام کند مرد حق ندارد بهانه گیرى کرده، درصدد آزار زن برآید، لذا به دنبال این جمله مى فرماید:

فان اطعنکم فلاتبغوا علیهن سبیلا:

«اگر آنها اطاعت کنند به آنها تعدى نکنید»

واگر گفته شود که نظیر این طغیان و سرکشى و تجاوز در مردان نیز ممکن است آیا مردان نیز مشمول چنین مجازاتهائى خواهند شد؟

در پاسخ مى گوئیم آرى مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظائف مجازات مى گردند حتى مجازات بدنى، منتها چون این کار غالباً از عهده زنان خارج است حاکم شرع موظف است که مردان متخلف را از طرق مختلف و حتى از طریق تعزیر (مجازات بدنى) به وظائف خود آشنا سازد.

داستان مردى که به همسر خود اجحاف کرده بود و به هیچ قیمت حاضر به تسلیم در برابر حق نبود و على (علیه السلام) او را با شدت عمل و حتى با تهدید به شمشیر، وادار به تسلیم کرد معروف است.

ان الله کان علیاً کبیراً

و در پایان مجدداً به مردان هشدار مى دهد که از موقعیت سرپرستى خود در خانواده سوء استفاده نکنند و به قدرت خدا که بالاتر از همه قدرتها است بیندیشند «زیرا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است».(1)

 

 


1 ـ تفسیر نمونه 3/373

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۱۰
سعید صفاری

در سوره بقره آیه 115 مى خوانیم «ولله المشرق و المغرب فاینما تولّوا فثّمَّ وجه الله» مشرق و مغرب از آن خدا است و به هر طرف رو کنید خدا آنجا است با توجّه به آیه شریفه این سؤال مطرح مى شود که اگر به هر سو رو کنیم خدا آنجاست، پس چه لزومى دارد که به طرف قبله رو کنیم؟

 

 توجّه به قبله هرگز مفهومش محدود کردن ذات پاک خدا در سمت معینى نیست، بلکه از آنجا که انسان یک وجود مادى است و بالاخره باید به سوئى نماز بخواند، دستور داده شده است که همه به یکسو نماز بخوانند تا وحدت و هماهنگى در صفوف مسلمین پیدا شود، و از هرج و مرج و پراکندگى جلوگیرى به عمل آید فکر کنید اگر هرکسى به سوئى نماز مى خواند و صفوف متفرق تشکیل مى دادند چقدر زننده و ناجور بود؟

ضمناً سمتى که به عنوان قبله تعیین شده (سمت کعبه) نقطه اى است مقدس که از قدیمى ترین پایگاههاى توحید است و توجه به آن بیدار کننده خاطرات توحیدى مى باشد.(1)

 

 


1 ـ تفسیر نمونه 1/415

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۶ ، ۱۸:۱۶
سعید صفاری

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۶ ، ۲۲:۲۳
سعید صفاری

ایجاد نشاط در عبادت

وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ [1]

در زندگی از صبر و نماز کمک گیرید هر چند نماز کار مشکلی است مگر برای فروتن‌ها.

استعانت از دو نیرو صبر و نماز

ـ‌‌ برای پیشرفت و پیروزی بر مشکلات دو پایه اساسی لازم است، که یکی در درون وجود می‌بایست باشد و آن ورزیدگی خاصّ انسان است،‌ و دیگری تکیه‌گاه نیرومندی که هر آن از آن مدد گرفته شود و خیلی روشن است که هنگام بروز سختی‌ها انسان احتیاج به نیروی بیشتری دارد و باید با اتکاء به نیروی بزرگتر و مبدء لایزالی خود را تقویت کند تا به کمک او قادر به حل مشکلات باشد.

ـ‌ در این آیه همان طور که مشاهده می‌شود به این دو اصل اساسی اشاره شده که می‌بایست از این دو نیرو استعانت جست.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۶ ، ۲۲:۱۷
سعید صفاری