.

.

آشنایی هر چه بیشتر با نماز و پیامد های آن -وبلاگ برگزیده کشوری در سال 1392

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۳۵ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

مدتی پیش با یکی از دوستان صحبت از حدیثی از امام صادق علیه السلام شد که فرمودند: «شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد؛ نمی رسد» دوستم، گفت: این شفاعت شبیه به پارتی بازی نیست؟ خواهش می کنم، اگر مقاله یا کتابی در این زمینه دارید؛ برام بفرستید. با سپاس فراوان

پاسخ:

حدیث مورد نظر منسوب به امام صادق علیه السلام است. و این حدیث در بیان جایگاه و اهمیت نماز در دین اسلام و نزد ائمه معصومین علیهم السلام است. چرا که در مکتب اسلام، نماز پس از اصول عقائد، اولین فروع از احکام عملی اسلام و عمود اسلام است که اگر نماز پذیرفته شد؛ دیگر اعمال هم پذیرفته خواهد شد. بنابر این، نظر امام علیه السلام هم به این است که موضوع به این مهمی را نباید دست کم گرفت. و اگر کسی چنین کرد مورد عنایت ما نیست. و این با مسئله پارتی بازی تفاوت می کند. چرا که پارتی بازی یعنی کمک به کسی که هیچ امیتاز و ویژه گی ندارد، جز دوستی و رفاقت. درحالی که شفاعت دقیقاً مانند این است که شاگردی در تمام زمینه های اخلاقی و درسی خوب است؛ منتها فقط تک درسی را زیر نمره قبولی آورده که اگر معلم نیم نمره ای به او بدهد؛ از مردود شدن نجات پیدا می کند. و یا مانند آن می ماند که کسی قله ای را در حال طی کردن و پیمودن است؛ تا به نزدیکی های ارتفاع قله رسیده و امام در بالای آن قله ایستاده و آن شخص، یکی دو قدمی مانده تا به نوک قله برسد، دست نیاز بلند می کند و امام دستش را می گیرد. شفاعت نیز این گونه است. در حالی که اگر امام دست ایشان را نگیرد؛ این در منظر عقلا بی عدالتی محسوب می شود و دیگران می گویند کسی که این همه زحمت کشیده تا به چند قدمی قله رسیده، با کسی که خود را به زحمت نیانداخته و راهی را نپیموده است؛ در منظر امام، یکسان می باشند.

امام می فرماید: کسی که شیعه باشد و تمام کارهایش درست باشد، ولی نماز را سبک بشمارد به شفاعت ما در آن روز جزا، نمی رسد. این کجایش پارتی بازی است؟! اتفاقا این مبارزه با پارتی بازی است. چون این حدیث در مقابل کسانی است که مدعی اند شیعه هستند و اهل بیت آن ها را نجات می دهد و لازم نیست به واجبات و  نماز اهمیت بدهند.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۴۷
سعید صفاری

چرا باید از سن خاصی نماز خواندن را شروع کنیم؟

پاسخ:

نماز خواندن، سن خاصی ندارد. کودک شما که قدرت بر ادای نماز با شرائطش داشته باشد؛ اگر نماز بخواند مقبول درگاه الاهی خواهد بود. بله در یک سن خاصی نماز بر افراد واجب می شود؛ که در دختران، کامل شدن 9 سال قمری و در پسران کامل شدن 15 سال قمری می باشد.

اگر می خواهیم فرزندان مان در آینده نماز خوان شوند؛ بهتر است که آنان را از سن خردسالی به خواندن نماز، تشویق کنیم. اگر فرزندنتان را تا سن بلوغ آزاد بگذارید و ایشان را با نماز آشنا نکنید، امکان این که نسبت به نماز بی اهمیت شوند؛ زیاد است. این که در سن خاصی بر انسان نماز واجب می شود به دلیل این است که عقل انسان هم به موازات جسمش رشد می کند. رشد عقلانی انسان برای پذیرش عبادت و تقبل تکالیف الاهی، سن بلوغ می باشد. دختران در سن 9 سالگی و پسران در سن 15 سالگی به بلوغ عقلی می رسند؛ لذا انجام تکالیف بر آنان واجب می شود.

یک انسان عاقل و حکیم اگر به کسی دستوری می دهد؛ باید بررسی کند که شخص مأمور، توانایی انجام آن کار را دارد یا نه. توانایی درک آن را دارد یا نه. به اعتبار این که دختران، مادران آینده هستند و نقش تربیتی مستقیم و بیشتری برای فرزندان، نسبت به مردان دارند؛ زودتر به سن بلوغ و ارتباط با خداوند می رسند. در سنین کمتری به آنان مسئولیت داده می شود و مورد خطاب تکلیفی خدا قرار می گیرند تا تمرینی باشد برای اداره منزل و تربیت فرزندان.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۴۵
سعید صفاری

چرا باید در زمان های خاص نماز بخوانیم؟

پاسخ:

حسن بن عبد اللَّه به نقل از پدرش از جدّش حسن بن علی بن ابی طالب علیهما السّلام در ضمن حدیث طولانیکه در بردارنده پرسشهاییهود از پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله از امور مهمّ است، روایت نموده که آنان از حضرت صلّی اللَّه علیه و آله از علّت اوقات نمازها پرسیدند به این صورت که یکی از آنان عرض کرد: ای محمّد، مرا از ناحیه خداوند- عزّ و جلّ- خبر ده که علّت وجوب نمازهای پنجگانه در پنج وقت بر امّتت در ساعتهای شبانه روز چیست؟ پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: «وقتیکه آفتاب به نقطه زوال می رسد؛ حلقهای دارد که در آن وارد می شود و هنگامیکه در آن داخل شد؛ وقت ظهر و زوال می شود و همه اشیاء مادون عرش در برابر اسماء و صفات پروردگارم تسبیح می گویند و آن همان ساعتی است که پروردگارم بر من درود و رحمت می فرستد، لذا خداوند- عزّ و جلّ- نمازگزاردن در آن هنگام را بر من و امّتم واجب نموده و فرموده است:أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوک الشَّمْسِ إِلی غَسَقِ اللَّیلِ؛ از وقت زوال آفتاب تا تاریکی شب نماز بپا دار.(اسراء، 78)

و آن همان ساعتی است که جهنّم را در روز قیامت می آورند. پس هر مؤمنیکه در آن ساعت موفّق به سجده یا رکوع یا قیام شده باشد؛ خداوند بدن او را بر آتش جهنّم حرام می کند.

و وقت نماز عصر، همان ساعتی است که حضرت آدم علیه السّلام از میوه درخت بهشتی تناول نمود و در نتیجه خداوند او را از بهشت بیرون راند. لذا خداوند بهفرزندانش دستور داده که این نماز را تا روز قیامت بخوانند و آن را برای امّت من برگزید و آن نماز از محبوبترین نمازها در نزد خداوندعزّ و جلّ است و خداوند به من سفارش فرموده که به خصوص آن را از میان دیگر نمازها پاس بدارم.

و وقت نماز مغرب، همان ساعتی است که خداوند توبه حضرت آدم علیه السّلام)را پذیرفت و فاصله بین تناول میوه درخت بهشتی و پذیرش توبهاش، سیصد سال از روزهای دنیا، نسبت به روزهای آخرت بود.که هر روز از آن مانند هزار سال از سالهای دنیا می باشد.یعنی از وقت عصر شرعی تا شام و مغرب می باشد. پس حضرت آدم علیه السّلام سه رکعت نماز خواند.یک رکعت برای ترک اولی و خطای خود، و یک رکعت به خاطر خطیئه حوّا، و یک رکعت برای توبهاش. لذا خداوندعزّ و جلّ این سه رکعت را بر امّتم واجب فرمود و آن همان ساعتی است که دعا در آن مستجاب می شود. و پروردگارم وعده داده که هر کس از امّتم در آن ساعت دعا کند؛ دعایش را مستجاب نماید و این همان نمازی است که خداوندعزّ و جلّ به من دستور داد و فرمود:فَسُبْحانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ، وَ حِینَ تُصْبِحُونَ؛ «پاک و منزّه است خداوند هنگامیکه شب می کنید و آن هنگام که صبح می کنید»(روم، 17)

امّا وقت نماز عشا، به راستیکه قبر، تاریکی و ظلمتی دارد و روز قیامت را تاریکی و ظلمتی است. لذا خداوند به من و امّتم دستور داده که این نماز را در این هنگام بخوانیم تا بدین وسیله قبرهای امّتم را روشن و بر پل صراط به آنان نور و روشنایی عنایت شود. هر گامیکه برای خواندن نماز عشا برداشته می شود؛ خداوند بدن صاحب آن گام را بر آتش جهنّم حرام می گرداند و این همان نمازی است که خداوند برای فرستادگان پیش از من برگزیده بود.

و امّا وقت نماز صبح، هنگامیکه خورشید طلوع می کند؛ بر شاخهای شیطان طلوع می کند و خداوندعزّ و جلّ به من دستور داده که نماز صبح را پیش از دمیدن آفتاب و پیش از آنکه کافر آفتاب پرست بر آن سجده می کند؛بخوانم و امّتم برای خدا سجده و کرنش نمایند. و زود خواندن آن در نزد من محبوبتر است و آن همان نمازی است که فرشتگان شب و ملائکه روز آن را مشاهده می کنند.یهودی گفت: راست گفتی ای محمّد» (بن طاوس الحلی، سید علی، فلاح السائل، ص 125)

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۴۳
سعید صفاری

کیفیت نماز در ادیان مختلف چگونه است؟

پاسخ:

همه ادیان الاهی نماز داشته اند؛ ولی کیفیت نماز آن ها روشن نیست. در قرآن کریم در چند آیه اشاره به نماز ادیان سابق دارد:

1. در مورد حضرت عیسی علیه السلام می فرماید:وَ جَعَلَنی مُبارَکاً أَینَ ما کنْتُ وَ أَوْصانی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیا؛ هر جا که باشمخداوند مرا بسیار بابرکت و سودمندم ساخته، و تا زندهام به نماز و زکات سفارش کرده است»(مریم، 31)

2- در سوره بقره آیه 83، می فرماید: «ما از بنی اسرائیل عهد گرفتیم که نماز را اقامه نمایند»

3- «وَ أَوْحَینا إِلی مُوسی وَ أَخیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکما بِمِصْرَ بُیوتاً وَ اجْعَلُوا بُیوتَکمْ قِبْلَةً وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ؛و به موسی و برادرش وحیکردیم که: خانههایی در سرزمین مصر برای قوم خود فراهم آورید و خانههایتان را روبروی هم قرار دهید و نماز را برپا دارید و مؤمنان را [به رهایی از چنگال فرعونیان] مژده ده»(یونس،87)

4- «رَبَّنا إِنِّی أَسْکنْتُ مِنْ ذُرِّیتی بِوادٍ غَیرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیتِک الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیقیمُوا الصَّلاه؛ حضرت ابراهیم عرض می کند: پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّهای بی کشت و زرع نزد خانه حرمت یافتهات (کعبه) سکونت دادم. پروردگارا! برای اینکه نماز را بر پا دارند»(ابراهیم، 37)

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۴۲
سعید صفاری

واژه فارسی نماز از واژه پهلوی «نماک» گرفته شده است و آن هم به نوبه خود از ریشه باستانی «نم» به معنای خم شدن و کرنش است که اندک اندک بر مفهوم صلات یا عبادت ویژه مسلمانان منطبق شده است.
بر اساس برخی اسناد تاریخی گروهی از ایرانیان تازه مسلمان در سال های حکومت اعراب بر ایران، به جای واژه «صلوه» از کلمه «نماک» استفاده می کرده اند و هنگام فراخواندن مردم به سوی نماز به جای «الصلوه» واژه «النماک» و به جای «حی علی الصلاه» عبارت «بشتابید به سوی نماک» را به کار می برده اند
با توجه به موارد کاربرد واژه نماز می توانیم برای آن سه معنای کلی در نظر بگیریم:
معنای اول: خدمت و خدمتکاری، اطاعت و فرمانبرداری، سر فرود آوری و تعظیم، سر به زمین نهادن، کرنش و تکریم، اظهار طاعت و بندگی
واژه های نماز بردن، در نماز آمدن، به نماز آمدن، در نماز آوردن، به معنای پرستش کردن، عاجزی نمودن، خم شدن، به علامت تعظیم و بندگی و به خاک افتادن به قصد تعظیم در برابر پادشاهی یا بزرگی دیگر به کار رفته است.
خاقانی می گوید:
چون چرخ در رکوع و چو مهتاب در سجود
بردم نماز آن که مرا زیر بار کرد
معنای دوم: کلمه ی نماز به معنای پرستش و ادای طاعت ایزد متعال و عرض نیاز به سوی خدای عالمیان است؛ به طریقی که در شریعت پیامبران وارد شده است که در این معنا معاد کلمه «صلوه» است.
فردوسی با توجه به این معنا سروده است:
چنین گفت امروز شاه از نماز
همانا نیاید به کاری فراز
در شعر فرخی آمده است:
طاعت تو چون نماز است و هر آن کس کز نماز
سر بتابد بی شک او را کرد باید سنگسار
معنای سوم: چون شرط نماز طهارت است و کلمه نماز مفهوم طهارت و پاکیزگی را تداعی می کند، کلمه «نمازی» منسوب به نماز و به معنای دوستدار نماز است؛ هم چنین به معنای پاک و طاهر نیز به کار رفته است. در تعبیر دیگر، نمازی کردن به معنای پاک کردن، شستن، آب کشیدن و غسل دادن است و «نماز کن» به معنای شست و شو کننده به کار می رفته است.
فرهنگ عمید نماز را چنین معنا کرده است: «پرستش، نیاز، سجود، بندگی و اطاعت، خم شدن برای اظهار بندگی و اطلاعت و یکی از فرایض دین، عبادت مخصوص و واجب مسلمانان که پنج بار در شبانه روز به جا می آورند.»

پی نوشت ها:

1- نمازشناسی، ج1، ص 65، با استفاده از احکام قرآن، دکتر محمد خزائلی، ص 338، انتشارات جاویدان، 1358.
2- همان، ج1، ص 65.
3- همان.
4- همان، ص 67.
5- نمازشناسی، ج1، ص 71.
6- فرهنگ عمید، ج2، ص 1919.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۳۷
سعید صفاری


     ایستادن در نماز، باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند. این عمل باعث می شود تا فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.

     نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقسم نگاه می دارد.

     وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند، جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی چون نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می کند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۳۳
سعید صفاری