.

.

آشنایی هر چه بیشتر با نماز و پیامد های آن -وبلاگ برگزیده کشوری در سال 1392

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۳۵ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

قنوت در رکعت دوم نمازهای واجب و مستحب، یکی از سنت های نبوی و مستحبات مؤکد مذهب تشیع است. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْقُنُوتِ فَقَالَ فِی کلِّ صَلَاةٍ فَرِیضَةٍ وَ نَافِلَةٍ؛ امام صادق علیه السلام در جواب پرسش گری که از قنوت پرسیده؛ می فرمایند: هر نماز واجب و مستحب قنوت دارد. و ترک آن را موجب کامل نبودن نماز می داند. مَنْ تَرَک الْقُنُوتَ رَغْبَةً عَنْهُ فَلَا صَلَاةَ لَهُ؛ کسی که از روی بی میلی قنوت را رها کند، نمازش کامل نیست»[1]

در روایت دیگری آمده: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام اقْنُتْ فِی کلِّ رَکعَتَینِ فَرِیضَةٍ أَوْ نَافِلَةٍ قَبْلَ الرُّکوعِ؛ در رکعت دوم نماز مستحبی و واجب، قنوت بخوان»[2] 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۴۷
سعید صفاری

یا قبله ما به سمت خاصی از کعبه مربوط می شود؟ و اگر اینطور نیست پس ما چه به سمت قبله، چه پشت به قبله، نماز بخوانیم؛ باز به دلیل کروی بودن زمین، در هر صورت به سمت کعبه نماز خوانده ایم. پس رعایت شرط قبله در نماز، به چه معناست؟

پاسخ:

کاربر گرامی طبق گفته شما، اصلاً مسأله رو به قبله بودن در نماز، از موضوعیت می افتد و دستور به آن لغو می‏شود. زیرا از هر طرفی که انسان بایستد؛ لاجرم رو به کعبه می باشد. در نظر داشته باشید؛ شرط رو به قبله بودن در نماز به معنای این است که به طور مستقیم و با کمترین فاصله ممکن، متوجه قبله شوید؛ به گونه ای که عرفا صدق رو به قبله کند. در حالی که بنا بر فرض شما حتی اگر کسی در کنار کعبه پشت به آن بایستد؛ باز صدق اسقبال، می کند(البته با دقت عقلی) به این صورت که کره زمین را دور بزند.

لازم است به این نکته توجه کنیم که در احکام شرعی، صدق عرفی ملاک است. پس استقبال قبله عرفی در نماز معتبر است.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۳ ، ۲۲:۴۳
سعید صفاری

سلام می خواستم نام دو دعای واجب را که در نماز یکی را ده بار و دیگری را نه بار، می خوانیم؛ بدانم. ارتباط این دو دعا با همدیگر چگونه است؟

پاسخ:

دعای «اهدنا الصراط المستقیم» در نماز ده مرتبه و دعای «صلوات بر پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام» نه مرتبه خوانده می شود. ارتباط این دو دعا این است که در روایات، صراط مستقیم را به اهل بیت علیهم السلام تفسیر کرده اند.

از امام صادق علیه السلام می خوانیم که در تفسیر آیه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» فرموده اند: الطریق و معرفة الامام؛ منظور، راه و شناخت امام است. و نیز در حدیث دیگری از همان امام نقل شده: «و اللَّه نحن الصراط المستقیم؛ به خدا سوگند ما صراط مستقیم هستیم» در حدیث دیگری باز از همان امام می خوانیم که فرمود: «صراط مستقیم، امیر مؤمنان علی علیه السلام است»(تفسیر نمونه، ج ‏1، ص 50)

صراط مستقیم راه خداست و نمایان گر راه خدا، اهل بیت علیهم السلام هستند. ارتباط دعای «اهدنا الصراط المستقیم» و «اللهم صل علی محمد و آل محمد» پیوند خدا و ولایت است. فراموش نکردن ولایت است که امروز آن ولی خدا، حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه است. دریافت دین از طریق ولایت و پیامبر صلی الله علیه و آله است. دین مقبول فقط باید از طریق پیامبر و جانشینانش باشد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۳ ، ۲۲:۴۰
سعید صفاری

چرا در قرآن برای وجوب نماز لفظی که دلالت بر واجب بودن آن باشد، نداریم. مثلا نگفته است که باید نماز بخوانید؟

پاسخ:

آیات زیادی در قرآن آمده که دلالت بر وجوب نماز می کنند و این لفظ(باید) همان وجوب است که از فعل امر در آیات وارد شده در قرآن استفاده می شود که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

 

اول: آیه «وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعینَ: و نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید...»( سوره بقره، آیه 110)

دوم: آیه «حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی‏: در انجام همه نمازها به خصوص نماز وسطی (نماز ظهر ) کوشا باشید»( سوره بقره، آیه 238)

سوم: آیه «... فَأَقیمُوا الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنینَ کِتابًا مَوْقُوتًا: نماز را اقامه کنید. زیرا نماز وظیفه ثابت و معینی برای مؤمنان است»( سوره نساء، آیه 103)

نتیجه اینکه اولا: خداوند در قرآن انجام نماز را با فعل امر دستور می فرمایند؛ بدین معناست که نماز واجب است و باید به آن عمل نمود. زیرا فعل امر دلالت بر وجوب دارد. ثانیا: تمام کلمات و الفاظ قرآن، عربی می باشد. پس در قرآن آوردن لفظ فارسی(باید) معنا ندارد. صیغه فعل امر در عربی به معنی باید و حتما، در زبان فارسی است.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۳ ، ۲۲:۳۸
سعید صفاری

اگر چه روزه برای تحصیل تقوا و تزکیه نفس خوب است. اما همان گونه که می دانید عبادت و بندگی خدا منحصر در این عمل عبادی نیست. آن گونه که در آیات و روایات فراوان توصیه شده است؛ بهترین عبادت، نماز است «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَر: و نماز را برپا دار، که نماز(انسان را) از زشتیها و گناه باز می‏دارد و یاد خدا بزرگتر است و خداوند می‏داند شما چه کارهایی انجام می‏دهید».[1]

«الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ مَنْ تَزَکَّی فَإِنَّما یَتَزَکَّی لِنَفْسِهِ وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصیر: و نماز را برپا می‏دارند و هر کس پاکی (و تقوا) پیشه کند؛ نتیجه آن به خودش بازمی‏گردد و بازگشت (همگان) به سوی خداست».[2]

این توصیه و سفارش قرآن کریم به برپایی نماز است؛ برای تزکیه نفس.

امام و پیشوای پرهیزکاران علی علیه السلام در اوصاف انسان های با تقوا می فرماید: «پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده؛ مشغول نمازند. قرآن را جزء جزء و با تفکّر و اندیشه می‏خوانند. با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را می‏یابند».[3]

به نظر می رسد اگر کسی همواره بتواند به سه چیز توجه داشته باشد؛ سعادت دنیا و آخرتش تأمین است.

الف. این که بداند و باور داشته باشد که خداوند، پیامبر و اولیاءالله، شاهد بر اعمال ما هستند.

خداوند در قرآن می فرماید «بگو؛ عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را می‏بینند! و به زودی، به سوی دانای نهان و آشکار، بازگردانده می‏شوید و شما را به آن چه عمل می‏کردید، خبر می‏دهد».[4] 

ب. مرتکب گناه نشود و به واجبات الاهی اهمیت دهد.

ج. این که بداند دنیا محل ماندن نیست؛ بلکه همۀ ما روزی از این دنیا خواهیم رفت و در قیامت باید پاسخ گوی اعمالمان باشیم. توجه به این مطلب موجب خودسازی و تزکیه و تهذیب نفس خواهد شد.

خداوند در قرآن می فرماید «هرآینه خدای شما خدایی است یکتا. هر کس دیدار پروردگار خویش را امید می‏بندد؛ باید کرداری شایسته داشته باشد و در پرستش پروردگارش، هیچ کس را شریک نسازد.[5] 

بنابر این اولین و بهترین عبادت برای تقرب به خدا و دوری از وسوسه های شیطان، نماز است. یاد خدا، شب زنده داری، تلاوت قرآن، و راز و نیاز با خدا، بهترین عبادت و بندگی و وسیله نجات از جهنم است.

 

پی نوشت ها:

 


[1] عنکبوت، 45.

[2] فاطر، 18.

[3] نهج البلاغه، خطبه متقین (همام).

[4] توبه، 105.

[5] کهف، 110.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۳ ، ۲۲:۳۶
سعید صفاری

نماز در زمان رسول خدا(ص) به چه صورت خوانده می شد؛ به صورت نماز خواندن شیعه یا اهل سنّت؟

پاسخ:

برای جواب این سؤال لازم است چند مقدمه بیان شود:

1- هر پیامبری برای خودش جانشین داشت و این امر بدیهی و ضروری است. همان طور که هر کلاس درس، مدرسه، منزل، اداره، حکومت و غیره، در غیاب رئیس به جانشین، نیاز دارد؛ و الا هرج و مرج می شود.

چگونه باور کنیم که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در زمان حیات و ممات، جانشین نداشته و به فکر امت بعد از حیات خودش، نبوده است. رسول خدا(ص) در کتاب آسمانی اش به ما آموختند که حضرت موسی علیه السلام، فقط چهل روز از قوم بنی اسرائیل، فاصله گرفت و به میقات رفت و با وجود اینکه حضرت هارون(ع) به عنوان خلیفه و جانشین حضرت موسی در میان قوم بنی اسرائیل بود، وقتی از میقات برگشت، با کمال تعجب دید اکثر آن ها به دنبال سامری رفته و گوساله پرست و مشرک شده اند.[i]

پیامبر خدا(ص) به خوبی می دانستند که حکومت نو پای اسلام در مدینه، چه قدر دشمن داخلی و خارجی دارد. به خوبی می دانستند که دین نو پای اسلام جهت ریشه دواندن، نیاز به مبیّن و مفسر معصوم دارد تا دین، تحریف نشود. ایشان در قرآن به ما آموختند که، دینِ همه انبیا بعد از رحلتشان به تدریج منحرف شده و از مسیر اصلی خارج گردید.

این پیامبری که از گذشته و آینده اطلاع دارد، به فکر حکومت و دین خدا نیست؟ پیش بینی اختلافات قبیله ای و مردمی را نداشت؟ پیش بینی طمع دشمنان داخلی و خارجی را نداشت؟ پیش بینی تحریف در دین خودش را نداشت؟

چرا! داشت، که به عقیده شیعه تا دنیا باقی است، جانشینان و خلفای رسول الله هم به تدریج می آیند و از دین حفاظت و احکام خدا را برای مردم بیان می کنند. امروز حافظ واقعی دین امام زمان عجّل الله تعالی فرجه می باشد. ایشان رابط بین خدا و خلق اویند و واسطه فیض الهی هستند.

امام باقر علیه السلام می فرماید: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِنَّ أَوَّلَ وَصِی کانَ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ، هِبَةُ اللَّهِ بْنُ آدَمَ وَ مَا مِنْ نَبِی مَضَی إِلَّا وَ لَهُ. .. وَ إِنَّ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ کانَ هِبَةَ اللَّهِ لِمُحَمَّدٍ وَ وَرِثَ عِلْمَ الْأَوْصِیاءِ وَ عِلْمَ مَنْ کانَ قَبْلَهُ أَمَا إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ عِلْمَ مَنْ کانَ قَبْلَهُ مِنَ الْأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِین؛ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: اولین وصی و جانشین در روی زمین، هبة الله پسر حضرت آدم بود. هیچ پیغمبری از دنیا نرفت، جز این که جانشین داشت... علی بن ابیطالب مانند هبة الله است برای محمد(یعنی حکم جانشینی داشت) و علم اوصیا و پیشینیان خود را به ارث برده است؛ همانطور که حضرت محمد(ص) علم پیغمبران و مرسلین پیش از خود را به ارث برده است.»[ii]

2- شیعه پیرو مکتب اهل بیت(ع) است که به تعبیر قرآن و روایات، اهل بیت(ع) معصومند؛ «إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماما»[iii] «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»[iv] و روایت «عَنِ النَّبِی(ص ) أَنَّهُ قَالَ إِنِّی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ مَا إِنْ تَمَسَّکتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»[v] که نقل این روایت مورد اتفاق شیعه و سنی است.

اما چهار فرقه اهل تسنن: حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی، پیرو چهار امامند که هر کدام امامت یک مذهب را به عهده دارند. ائمه اربعه اهل تسنن حداقل قریب به صد سال بعد از وفات پیامبر(ص) با دین او آشنا شده اند و رسول خدا را زیارت نکرده اند.

آقای ابوحنیفه در سال 150 قمری، آقای مالک در سال 179 قمری، آقای شافعی در سال 204 قمری و آقای احمد بن حنبل در سال 241 قمری وفات کرده اند. این چهار نفر نه نابغه بودند و نه دستوری از پیامبر مبنی بر پیروی از اینان بالخصوص وارد شده است. اما شیعه مکتبش را از حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه (س)، حضرت حسن (ع) و حضرت حسین(ع) می گیرد که در دامن رسول الله بزرگ شده اند و شب و روز کنار ایشان زندگی می کردند.

نماز پیامبر را این چهار نفر نقل کنند به دل می چسبد و به باور می نشیند یا کسی که 150 سال بعد می زیسته؟ و «اهل البیت ادری بما فی البیت؛ اهل خانه می دانند در خانه چه خبر است.»[vi]

3- در زمان عمر نقل روایت رسول الله(ص) به منظور کتمان فضایل حضرت علی(ع) و به بهانه این که با قرآن اشتباه می شود، ممنوع شد و تا صد سال ادامه داشت و در زمان عمر بن عبد العزیر نقل روایت آزاد شد؛ مگر قرآن در زمان رسول خدا نبود؟ چرا آن موقع فرمایشات پیامبر با قرآن اشتباه نمی شد؟ چرا امروزه و در حال حاضر، اشتباه نمی شود؟

فرقه ای که پیرو کسانی هستند که تا صد سال، نقل کلمات نورانی و چاره ساز پیامبر را ممنوع کرده، از پیامبر چیزی جز روایات تحریف شده ندارد.

اما در باره اختلاف شکل نماز میان شیعه و سنی باید گفت: دست بسته نماز خواندن، در زمان عمر باب شد. عده ای از اسیران ایرانی را نزد عمر آوردند، این ها در حالی که دست بر روی شکم نهاده بودند، مقابل عمر ایستادند. عمر پرسید: این چه طرز ایستادن است؟ گفتند: ما جهت احترام در مقابل امیران و بزرگان این گونه می ایستیم. عمر دستور داد، مردم دست بسته نماز بخوانند.

اما روایاتی که از شیعه و سنی نقل شده خلاف این است. امام صادق(ع) فرمودند: «لَا تُکفِّرْ فَإِنَّمَا یفْعَلُ ذَلِک الْمَجُوسُ وَ لَا تَقُولَنَّ إِذَا فَرَغْتَ مِنْ قِرَاءَتِک آمِینَ فَإِنْ شِئْتَ قُلْتَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین؛ در نماز دست هایت را روی سینه مگذار که این شیوه مجوسیان و زرتشتیان است. بعد از حمد در نماز «آمین» نگو، اگر خواستی بگو: الحمد لله رب العالمین[vii]

روایتی که درباره کیفیت نماز رسول خدا(ص) که در کتب معتبر اهل سنت مثل سنن ابن داود، سنن بیهقی و سایر کتب دیگر نقل شده است، شکل واقعی نماز را ترسیم کرده است:

«أَخْبَرَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرِو بْنِ عَطَاءٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا حُمَیدٍ السَّاعِدِی فِی عَشْرَةٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم، مِنْهُمْ أَبُو قَتَادَةَ قَالَ أَبُو حُمَیدٍ أَنَا أَعْلَمُکمْ بِصَلَاةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم، قَالُوا فَلِمَ فَوَاللَّهِ مَا کنْتَ بِأَکثَرِنَا لَهُ تَبَعًا وَلَا أَقْدَمَنَا لَهُ صُحْبَةً. قَالَ بَلَی. قَالُوا فَاعْرِضْ. قَالَ کانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم، إِذَا قَامَ إِلَی الصَّلَاةِ یرْفَعُ یدَیهِ حَتَّی یحَاذِی بِهِمَا مَنْکبَیهِ ثُمَّ یکبِّرُ حَتَّی یقِرَّ کلُّ عَظْمٍ فِی مَوْضِعِهِ مُعْتَدِلًا ثُمَّ یقْرَأُ ثُمَّ یکبِّرُ فَیرْفَعُ یدَیهِ حَتَّی یحَاذِی بِهِمَا مَنْکبَیهِ ثُمَّ یرْکعُ وَیضَعُ رَاحَتَیهِ عَلَی رُکبَتَیهِ ثُمَّ یعْتَدِلُ فَلَا یصُبُّ رَأْسَهُ وَلَا یقْنِعُ ثُمَّ یرْفَعُ رَأْسَهُ فَیقُولُ: سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ. ثُمَّ یرْفَعُ یدَیهِ حَتَّی یحَاذِی بِهِمَا مَنْکبَیهِ مُعْتَدِلًا ثُمَّ یقُولُ «اللَّهُ أَکبَرُ». ثُمَّ یهْوِی إِلَی الأَرْضِ فَیجَافِی یدَیهِ عَنْ جَنْبَیهِ ثُمَّ یرْفَعُ رَأْسَهُ وَ یثْنِی رِجْلَهُ الْیسْرَی فَیقْعُدُ عَلَیهَا وَیفْتَحُ أَصَابِعَ رِجْلَیهِ إِذَا سَجَدَ وَیسْجُدُ ثُمَّ یقُولُ «اللَّهُ أَکبَرُ». وَیرْفَعُ رَأْسَهُ وَیثْنِی رِجْلَهُ الْیسْرَی فَیقْعُدُ عَلَیهَا حَتَّی یرْجِعَ کلُّ عَظْمٍ إِلَی مَوْضِعِهِ ثُمَّ یصْنَعُ فِی الأُخْرَی مِثْلَ ذَلِک ثُمَّ إِذَا قَامَ مِنَ الرَّکعَتَینِ کبَّرَ وَرَفَعَ یدَیهِ حَتَّی یحَاذِی بِهِمَا مَنْکبَیهِ کمَا کبَّرَ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ثُمَّ یصْنَعُ ذَلِک فِی بَقِیةِ صَلَاتِهِ حَتَّی إِذَا کانَتِ السَّجْدَةُ الَّتِی فِیهَا التَّسْلِیمُ أَخَّرَ رِجْلَهُ الْیسْرَی وَقَعَدَ مُتَوَرِّکا عَلَی شِقِّهِ الأَیسَرِ. قَالُوا صَدَقْتَ هَکذَا کانَ یصَلِّی؛ ابوحمید ساعدی که خود از اصحاب پیامبر است در جمع ده نفر از یاران پیامبر گفت: من به نماز پیامبر از شما داناترم! گفتند: چطور؟ شما که بیشتر از ما از پیامبر پیروی نکرده و بیشتر از ما با ایشان مصاحبت و همراهی نکرده ای؟ گفت: بله. اصحاب گفتند: نماز رسول الله را به ما نشان و معرفی نما. جواب داد: رسول خدا وقتی به نماز می ایستاد، دست ها را تا محاذی شانه هایش، بالا می برد، سپس تکبیر می گفت تا این که بدن ثابت و بی تحرک می شد. حمد و سوره، قرائت می فرمود و به هنگام رکوع دست ها تا شانه بالا و تکبیر می گفت و سپس به رکوع می رفت. در رکوع، بدن حضرت مستقیم بود، طوری که دست ها روی زانو قرار داشت. سر را نه خم و نه بلند می کرد. وقتی سر از رکوع بر می داشت، می فرمود: سمع الله لمن حمده. سپس دست ها را تا محاذی شانه بلند کرده و در حال قیام و سکون بدن، می فرمود: الله اکبر و به سجده می رفت. در سجده دست ها را از بدن دور می کرد، در حالی که انگشتان پای حضرت، باز بود. حضرت بین دو سجده روی پای چپ می نشست. همین طور ادامه می داد تا سلام آخر که حضرت روی پای چپ نشسته و تکیه داده بودند. همه آن ده صحابی گفتند: راست گفتی! نماز رسول الله همان است که نقل کردی.»[viii](تورک؛ به این کیفیت که بر ران چپ نشیند و ران ها را بهم بچسباند و پشت پای راست را بر کف پای چپ گذارد.)

ابوحمید ساعدی که خود نماز پیامبر را دیده و به قدری توجه دارد که وضعیت انگشتان حضرت در سجده را گزارش می دهد، اگر رسول خدا دست بسته نماز می خواند، حتما نقل می کرد؛ زیرا دست بسته نماز خواندن آشکارتر از انگشتان باز پا در سجده است.

همچنین اگر پیامبر دست بسته نماز می خواند، آقای ابوحمید ساعدی که به این موضوع اشاره نکرده -  عمدا یا از روی فراموشی - ده صحابی پیامبر حتما تذکر می دادند، بنابراین قطعا پیامبر دست بسته نماز نخواندند.

البته این روایت در کتب شیعی مثل عوالی اللئالی و مستدرک الوسائل نقل شده است.

با مطالب ارائه شده، معلوم شد که نماز در عصر رسول الله قطعا دست باز و به شکل شیعیان خوانده می شد. امروزه پیروان مذهب مالکی که یکی از فرقه های بزرگ اهل تسنن است، مثل شیعه دست باز نماز می خوانند و کسانی که دست بسته نماز می خوانند، این عمل را مستحب می دانند. ولی شیعه این عمل را موجب بطلان نماز می داند. چرا که بر اساس روایات اهل بیت(ع)، رسول خدا(ص) دست بسته نماز نمی خواندند و شیعه تابع سنت رسول الله است.

 

پی نوشت ها:              

 


[i] اعراف، 154- 142.

[ii] کافی، ج‏1، ص 225.

[iii] بقره، 124(تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 43).

[iv] احزاب، 33(تفسیر نمونه، ج‏17، ص: 29).

[v] وسائل‏الشیعة ج  27، ص  34.

[vi] بحارالأنوار، ج 78، ص  273.

[vii] علل الشرایع، ج 2، ص 358.

[viii] سنن أبی داود، ج‏2، ص 496.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۳ ، ۲۲:۳۴
سعید صفاری